امروز پنجشنبه 06 اردیبهشت 1403 http://fathi.cloob24.com
0
مجاز: چنان چه واژه ای در معنی واقعی اش به کار نرود "مجاز" است.
به عبارتی ساده چنان چه به جای چیزی "محل یا جز و کل" چیزی را به کار ببریم;
بر آشفت ایران و برخاست گرد.
به کشتن دهی سر به یک بارگی
دست در حلقه ی آن زلف دوتا نتوان کرد.
1-مر زبان را مشتری جز گوش نیست.
-همت حافظ و انفاس سحر خیزان بود
که زبند غم ایام نجاتم دادند
-در متال های بالا
ایران مجاز از "مردم" به علاقه ی محل /سر مجاز از "کل وجود "به علاقه ی جز/
دست مجاز از"انگشت "به علاقه ی کل/زبان مجاز از "سخن"به علاقه ی ابزار/انفاس مجاز از "سخنان یا نصایح" به علاقه ی سببیه است.
#استعاره: استعاره نیز نوعی مجاز به علاقه تشبیه است،چرا که "مشبه به "را به جای مشبه به کار می بریم.
-غضنفر(شیر)بزد تیغ بر گردنش
دلا تا کی در این زندان فریب این و آن بینی.
ای دیو سپید پای دربند
در مثال های بالا چه وازه هایی غیر واقعی یعنی در اصل "مشبه به "اند؟
غضنفر:استعاره از "حضرت علی"
زندان: استعاره از "دنیا"
دیو سپید:استعاره از "دماوند"
#کنایه:
هرگاه "افعال مرکبی "را در غیر معنی ظاهری به کار ببریم،از کنایه بهره برده ایم.
سر سرکشان زیر سنگ آورد
هنوز از دهن بوی شیر آیدش
عنان را گران کرد اورا بخواند
سر زیر سنگ اوردن:کنایه از کشتن کسی
از دهن بوی شیر آیدش: بی تجربه بودن و خردسالی
عنان گران کردن:کنایه از متوقف کردن اسب
کنایه: کنایه یعنی پوشیده سخن گفتن و در اصطلاح به کلامی گویند که دو معنای ظاهری و باطنی داشته باشد و منظور گوینده از آن معنای باطنی و درونی است. اغلب ضرب المثل ها کنایه هستند.
تبلیغات متنی
فروشگاه ساز رایگان فایل - سیستم همکاری در فروش فایل
بدون هیچ گونه سرمایه ای از اینترنت کسب درآمد کنید.
بهترین فرصت برای مدیران وبلاگ و وب سایتها برای کسب درآمد از اینترنت
WwW.PnuBlog.Com
ارسال دیدگاه