تجزیه و تحلیل فارسی دهم، درس هشتم پاسداری از حقیقت
به نام حق
شرح و تحلیل درس هشتم: پاسداری از حقیقت ( قالب شعر: سپید دور نمایه: مرثیه سید الشهدا )
* درختان را دوست دارم/ که به احترام تو قیام کرده اند
که: نشانه تعلیل آرایه ها: 1 تشخیص: درختان، چون فعل «قیام کرده اند» را به درختان نسبت داده است. 2 حسن تعلیل: شاعر علت به ردیف و عمودی ایستادن درختان را احترام به امام حسین (ع) می داند. 3-ایهام تناسب: قیام کرده اند: 1- برپای ایستاده اند 2- شورش، انقلاب/ مرجع ضمیر تو امام حسین (ع) معنی: من درختان را دوست دارم؛ زیرا برای احترام به تو ایستاده اند.
* و آب را/که مَهرِ مادر توست./ که: نشانه تعلیل/مَهر: مَهرِیه: کابین زنان/آرایه ها: حسن تعلیل و تلمیح: به این که آب چشمه ی کوثر مهریه حضرت زهرا (ع) است.آب ودرخت: تناسب /معنی: آب را به این علت دوست دارم که مهریه مادر تو، حضرت فاطمه (س) است.
* خون تو شرف را سرخگون کرده است. : شرف: آبرو، اعتبار/آرایه ها: 1- کنایه: سرخگون کردن کنایه از «اعتبار بخشیدن»2- مجاز: خون مجاز از «شهادت» معنی: خون تو (شهادت تو) به شرف، ارزش و اعتبار داده است.
* شفق آینه دار نجابتت،/و فلق، محرابی،/که تو در آن /نماز صبح شهادت گزارده ای/آینه دار: کسی که آینه پیش روی کسی نگه دارد /نجابت: نجیب بودن، بزرگواری
شفق: سرخی آفتاب هنگام غروب خورشید/فلق: سرخی آفتاب هنگام طلوع خورشید/گزارده ای: به جا آورده ای /آرایه ها: 1- تشبیه بلیغ اسنادی: شفق آینه دار است وتشبیه فلق، محرابی: «فلق مانند محرابی است»2- تناسب: شفق وفلق ، محراب ونماز، فلق وصبح/ 3- شفق وفلق تضاد 3- حسن تعلیل: شاعر علت تشکیل شفق را آینه دار بودن نجابت امام می خواند. مفهوم: عظمت و بزرگواری حضرت امام حسین (ع) معنی: سرخی شفق نشان دهنده مظلومیت تو است و فلق، مانند محرابی است که تو در آن نماز شهادت به جا آورده ای.
* در فکر آن گودالم/که خون تو را مکیده است : گودال: منظور گودال قتلگاه امام حسین (ع) که در آن به شهادت رسیدند وآرایه تشخیص دارد. آرایه ها: 1- تشخیص: گودال خون را مکیده است. 2- تلمیح: اشاره به کربلا که قتلگاه حضرت امام حسین (ع) بود. معنی: من در فکر آن گودالی (کربلا) هستم که خون تو را خورده است.
* هیچ گودالی چنین رفیع ندیده بودم/در حضیض هم می توان عزیز بود/از گودال بپرس
رفیع: بلند، دارای ارتفاع/حضیض: گودال، پستی، نشیب متضاد «اوج» - جای پست/آرایه ها: 1- تناقض: رفیع بودن گودال و در حضیض عزیز بودن 2- تشخیص: از گودال بپرس3- تلمیح: تلمیح به عبارت مشهور «شَرَفُ المَکان بِالمَکینِ»
معنی: من تا کنون گودالی که این گونه رفیع و بلند باشد ندیده بودم، در عین ذلت می توان عزیز هم بود. از گودال سؤال کن (تا به درستی سخن من پی ببری).
* شمشیری که بر گلوی تو آمد / هر چیز و همه چیز را در کاینات/ به دو پاره کرد
کاینات: (ج کاینه) موجودات، هستی یافتگان/ شمشیربرگلو آمدن: کنایه از شهادت، کشته شدن /معنی: شمشری که که گلوی تو را برید، همه ی دنیا و موجودات را به دو نیمه کرد.
* هر چه در سوی تو، حسینی شد/ دیگر سو یزیدی : آرایه: 1- تضاد: حسینی، یزیدی /2- تلمیح/3 - حسینی و یزیدی: کنایه از حق و باطل / حسینی شدن کنایه از طرفدار حق شدن و یزیدی شدن کنایه از طرفدارباطل شدن / حسینی ویزیدی تضاد دارند /مفهوم: شهادت تو معیار حق از باطل شد. معنی: هر چیز و هر کس که به سوی تو آمد و طرفدار تو شد بر حق و هر چیز و هرکس که در مقابل تو ایستاد بر باطل است.
* آه، ای مرگ تو معیار!/ آه: صوت افسوس/معنی: آه، ای کسی که مرگ و شهادت تو معیار حق و باطل شد. *
مرگت چنان زندگی را به سُخره گرفت/ و آن را بی قدر کرد/ که مردنی چنان،/ غبطه ی بزرگ زندگانی شد
سخره: مسخره کردن/غبطه: آرزوی نعمت و سعادت دیگران را داشتن، بدون آرزو کردن زوال نعمت و سعادت آنها.
آرایه: 1- تشخیص: مرگ، زندگی را به مسخره گرفتن /تشخیص: زندگی، غبطه خوردن 2- تضاد: مرگ، زندگی / مردن، زندگانی/ این که مردن غبطه ی زندگانی شود پارادوکس دارد./ معنی: مرگ با شکوه تو آن گونه زندگانی را مسخره و بی ارزش کرد که حتی زندگانی، آرزوی مرگی چون مرگ تو دارد.
* خونت/ با خون بهایت حقیقت/در یک تراز ایستاد/در یک تراز: در یک سطح/تراز: معیار سنجش/ خون بها: دیه، تاوان گشته شدن کسی /معنی: حقیقت که خون بهای توست با خون تو هم ارزش است؛ خون تو عین حقیقت است. آرایه: مجاز: خون مجاز از «کشته شدن» با علاقه لازمیه/ خون بهایت (مشبه) حقیقت (مشبه به)
* و عزمت، ضامن دوام جهان شد/ - که جهان با دروغ می پاشد –/و خون تو، امضای «راستی» است.
عزم: قصد، نیّت، اراده/ ضامن دوام: علت بقا وپایداری /ضامن: ضمانت کننده، عهده دارنده /آرایه ها: 1- تشخیص: ضامن شدن عزم2- تضاد: دروغ، راستی3-امضا کردن کنایه از تصدیق نمودن، تایید کردن 3-حسن تعلیل: جهان با دروغ می باشد معنی: تصمیم و اراده ی تو ضامن بقای جهان شد، دنیا از هم می پاشد و متلاشی می شود، ولی تو با خون خود، راستی و حقیقت را رواج دادی و روان ساختی.
* تو تنهاتر از شجاعت/ در گوشه ی روشن وجدان تاریخ/ ایستاده ای/به پاسداری از حقیقت/تو تنهاتر از شجاعت: تو تنها معیار شجاعت هستی (تو تنها تر از شجاعت را می توان به دوشکل تعبیر کرد 1-تو تنها «تراز» شجاعت: تو تنها معیاری هستی برای نشان دادن شجاعت 2- تو تنهاتر از شجاعت: که دراین صورت «شجاعت» تشخیص دارد /گوشه وجدان: اضافه استعاری (وجدان به جایی تشبیه شده که گوشه دارد) /تشخیص: وجدان تاریخ، اضا فه ی استعاری/معنی: تو که در شجاعت مانند نداری و معیار شجاعت هستی، در گوشه ای از تاریخ ایستاده ای و از حقیقت پاسداری می کنی.
* و صداقت/ شیرین ترین لبخند/بر لبان اراده ی توست : آرایه ها: 1- تشبیه بلیغ اسنادی: صداقت شیرین ترین لبخند است2- حس آمیزی: شیرین ترین لبخند3-تشخیص: لبان اراده4- لبخند ولبان تناسب /معنی: راستی و صداقت مانند لبخندی است که بر لبان تو نشسته است. (تو پاسدار راستی و صداقت هستی)
* چندان تناوری و بلند / که به هنگام تماشا/ کلاه از سر کودک عقل می افتد/تناور: رشید، تنومند، بزرگ
آرایه ها: 1- تشبیه بلیغ اضافی: کودک عقل2- کنایه: کلاه از سر افتادن کنایه از «عاجز و حیران شدن» ناتوانی، کلاه از سرکودک عقل می افتد کنایه از عظمت امام حسین(ع) و حیرت عقل/معنی: مقام تو آنقدر بلند است که عقل ناتوان انسان، در برابر عظمت تو عاجز و متحیر می شود. (عقل از درک عظمت امام حسین (ع) عاجز است)
ارتباط معنی دارد با بیت: ای چشم عقل خیره در اوصاف روی تو چون مرغ شب که هیچ نبیند به روشنی
* بر تالابی از خون خویش / در گذرگه تاریخ ایستاده ای/ با جامی از فرهنگ/ و بشریت رهگذار را می آشامانی/- هر کس را که تشنه ی شهادت است – تالاب: آبگیر، حوض، استخر/آرایه ها: 1- تشیبه: گذرگاه تاریخ2- تناسب: خون و شهادت، جام وآشامیدن وتشنه، گذرگه و رهگذر3 - مجاز: جام مجاز از شراب به «علاقه ی محلّیّه»4- اشتقاق: گذرگاه، رهگذر5-تلمیح: به بخشی از زیارت اربعین: «وَ بَذَلَ مُهجَتَهُ فیکَ لِیَستَنقِذَ عِبادَکَ عَنِ الظَّلالِه و حیرِهَ الجَهالَه»: «او (حسین) خونش را در راه تو داد تا بندگانت را از گمراهی و سرگردانیِ نادانی نجات بخشد»6-تالابی ازخون: تشبیه واغراق فرهنگ: استعاره مکنیه (به شرابی تشبیه شده که داخل جام ریخته می شود /تشنه بودن کنایه از خواستاروطالب بودن /معنی: در حالی که در کنار آبگیری از خون خود در مسیر تاریخ ایستاده ای، به انسان هایی که عاشق شهادت هستند فرهنگ شهادت را می آموزی. مفهوم: اندیشه و فرهنگ عاشورا تداوم دارد.
- لینک منبع
تاریخ: یکشنبه , 16 بهمن 1401 (11:50)
- گزارش تخلف مطلب