امروز پنجشنبه 01 آذر 1403 http://fathi.cloob24.com
0

بدان که از جمله نام‌های حُسن یکی «جمال» است و یکی «کمال». و هرچه موجودند، از روحانی و جسمانی، طالب کمال‌اند. و هیچ کس نبینی که او را به جمال میلی نباشد؛ پس چون نیک اندیشه کنی، همه طالبِ حُسن‌اند و در آن می‌کوشند که خود را به حُسن رسانند و به حُسن - که مطلوبِ همه است - دشوار می‌توان رسیدن؛ زیرا که وصول به حُسن ممکن نشود؛ الّا به واسطه عشق، و عشق، هر کسی را به خود راه ندهد و به همه جایی مأوا نکند و به هر دیده، روی ننماید.
محبّت چون به غایت رسد، آن را عشق خوانند. و عشق خاص‌تر از محبّت است؛ زیرا که همه عشقی محبّت باشد امّا همه محبّتی عشق نباشد. و محبّت خاص‌تر از معرفت است؛ زیرا که همه محبّتی معرفت باشد امّا همه معرفتی، محبّت نباشد.
پس اوّل پایه معرفت است و دوم پایه محبّت و سیُم پایه، عشق. و به عالَمِ عشق - که بالای همه است - نتوان رسیدن تا از معرفت و محبّت دو پایه نردبان نسازد.

(فی حقیقه العشق، شهاب‌الدّین سهروردی)

در عشق قدم نهادن کسی را مسلّم شود که با خود نباشد و ترک خود بکند و خود را ایثار عشق کند. عشق، آتش است، هر جا که باشد، جز او رخت، دیگری ننهد. هر جا که رسد، سوزد و به رنگ خود گرداند.

در عشق کسی قدم نهد کِش جان نیست

با جان بودن به عشق در سامان نیست

ای عزیز، به خدا رسیدن فرض است، و لابد هر چه به واسطه آن به خدا رسند، فرض باشد به نزدیک طالبان، عشق، بنده را به خدا برساند؛ پس عشق از بهر این معنی، فرضِ راه آمد. کار طالب آن است که در خود جز عشق نطلبد. وجود عاشق از عشق است؛ بی عشق چگونه زندگانی کند؟! حیات از عشق می شناس و مَمات بی عشق می یاب.

سودای عشق از زیرکی جهان بهتر ارزد و دیوانگی عشق بر همه عقل‌ها افزون آید. هر که عاشق نیست، خودبین و پرکین باشد، و خودرای بود. عاشقی بی‌خودی و بی‌راهی باشد.

در عالم پیر، هر کجا برنایی است

عاشق بادا که عشق خوش سودایی است

ای عزیز! پروانه، قوت از عشقِ آتش خورد، بی آتش قرار ندارد و در آتش وجود ندارد تا آنگاه که آتش عشق او را چنان گرداند که همه جهان، آتش بیند؛ چون به آتش رسد، خود را بر میان زند. خود نداند فرقی کردن میان آتش و غیر آتش، چرا؟ زیرا که عشق، همه خود آتش است.
این حدیث را گوش‌دار که مصطفی‌ (ص) گفت: «اِذا أحَبّ اللهُ عَبداً عَشِقَهُ و عَشِقَ عَلَیهِ فَیَقولُ عِبدیٰ أَنتَ عاشِقی و مُحِبّی، وَ أنا عاشِقٌ لَکَ و مُحِبُّ لَکَ اِن أرَدْتَ أوْ لَم تُرِد.» گفت: «او بنده خود را عاشق خود کند، آنگاه بر بنده عاشق باشد و بنده را گوید: تو عاشق و محبِّ مایی، و ما معشوق و حبیب توایم [چه بخواهی و چه نخواهی]».

(تمهیدات، عین‌القضات همدانی)

تبلیغات متنی
فروشگاه ساز رایگان فایل - سیستم همکاری در فروش فایل
بدون هیچ گونه سرمایه ای از اینترنت کسب درآمد کنید.
بهترین فرصت برای مدیران وبلاگ و وب سایتها برای کسب درآمد از اینترنت
WwW.PnuBlog.Com
ارسال دیدگاه