امروز شنبه 08 اردیبهشت 1403 http://fathi.cloob24.com
0

در این قسمت برای شما معنی شعر درس اول فارسی دوازدهم با عنوان شکر نعمت رو قرار دادیم! این شعر رو حتما باید با تمامی آرایه هاش خوب خوب خوب یادبگیرید تا بتونید تو امتحانات و پرسش های معلم ها و تست ها ازش بر بیاید! همچنین از معلما خواهش می کنیم از شعر رو به صورت کامل و جامع! به بروبَچ درس بدن تا خوب یادبگیرن. خب وقت رو تلف نکنیم و بریم سراغ معنی شعر درس اول فارسی دوازدهم، شکر نعمت!

درسنامه آموزشی فارسی دوازدهم

درس 1:شکر نعمت با پاسخ

معنی و نکات درس:شکر نعمت، فارسی پایه ی دوازدهم

درس اول پایه ی دوازدهم

شکر نعمت

گلستان: اثر سعدی در سال (656 ه. ق) نوشته شد. نثر آن مسجّع و آهنگین است. دارای حکایات کوتاه و امثال و حکم فراوانی است. در این نوع نثر آرایه هایی چون تشبیه،استعاره،سجع و… وجود دارد. دیباچه ی گلستان از بهترین نمونه های تحمیدیه است. از بهترین تصحیح های گلستان از دکتر یوسفی و دکتر خطیب رهبر است.

مضمون درس: حمد و ستایش خداوند و مدح پیامبر

* منّت خدای را،عزّ وجل که طاعتش موجب قربت است و به شکر اندرش مزید نعمت. هر نفسی که فرو می رود، ممدّ حیات است و چون بر می آید، مفرّح ذات. پس در هر نفسی دو نعمت موجود است و بر هر نعمتی شکری واجب

از دست و زبان که بر آید کز عهده شکرش به در آید؟

«اِعمَلوا آلَ داوُدَ شُکراً و قلیلُ مِن عِبادِیَ الشکُور.»

بنده همان به که ز تقصیر خویش عذر به درگاه خدای آورد

ورنه، سزاوار خداوندی اش کس نتواند که به جای آورد.

واژگان

  • منّت: سپاس و ستایش
  • ممدّ حیات: مدد کننده ی زندگی (ادامه دهنده ی زندگی)
  • عزَو جلَ: گرامی و بزرگ است (شکست ناپذیر و شکوهمند)
  • تقصیر: گناه و کوتاهی
  • قُربت: نزدیکی
  • عذر: توبه
  • مزید: افزونی
  • به جای آوردن: ادا کردن
  • مفرّح ذات: شادی بخش وجود

دستور

«را» در منت خدای را: برای تخصیص

" َش "در (به شکر اندرش: جهشِ ضمیر "اندر شکرش" و نقشِ آن مضاف الیه و مرجع ضمیر: خدا)

* عزّ و جل*: جمله ی معترضه و به معنی:(با عزّت و بلند مرتبه است او.)

* به …… اندر*: آوردن دو حرف اضافه برای تأکید.

در بسیاری از جملات بالا حذف به قرینه ی لفظی وجود دارد

«که» در بیتِ اول: به ترتیب ضمیر پرسشی و حرف ربط است.

"بیتِ اول" استفهام انکاری دارد

آرایه) قربت و نعمت، حیات و ذات: به ترتیب سجع متوازی و مطرّف دارند

** تضمین آیه ی 13 سوره ی سبا: اِعملو آلَ داود..........

معنیِ قسمت اوّل

– سپاس و ستایش مخصوص خداوند گرامی و بزرگ است که اطاعتش سبب نزدیکی به او می شود و شکرگزاری از نعمتش باعث زیادی نعمت می گردد.

– هر نفسی که فرو برده می شود باعث ادامه ی(یاری رسانِ هستی) زندگی است و وقتی بیرون می آید (بازدم می شود) شادی بخش وجود است.پس،در هر نفسی دو نعمت وجود دارد و برای هر نعمتی، شکر و سپاسی لازم است.

– ازدست و زبان چه کسی ساخته است که بتواند شکر او را به جای آورد؟ (کسی نمی تواند)

– ای خاندان داود خدا را سپاس گزار باشید حال آن که عدّه ی کمی از بندگان من سپاس گزارند.

– بنده بهتر است که به خاطر گناهانش در درگاه الهی توبه کند وگرنه کسی قادرنیست، آن گونه که شایسته ی خداوند است، او را شکر گزاری کند.

*****************************************************************

* بارانِ رحمت بی حسابش همه را رسیده و خوان نعمت بی دریغش همه جا کشیده. پرده ی ناموس بندگان به گناه فاحش ندرد و وظیفه ی روزی به خطای منکر نبرد.

فرّاش باد صبا راگفته تافرش زمرّدین بگسترد و دایه ی ابر بهاری را فرموده تا بنات نبات درمهد زمین بپرورد.

درختان رابه خلعت نوروزی قبای سبز ورق دربرگرفته و اطفال شاخ را به قدوم موسم ربیع کلاه شکوفه بر سر نهاده. عصاره ی تاکی به قدرت او شهد فایق شده و تخم خرمایی به تربیتش نخل باسق گشته.

واژگان

  • خوان: سفره
  • بی دریغ: بی مضایقه
  • ناموس: شرف و آبرو
  • فاحش: آشکار، زشت و قبیح
  • وظیفه: مقرّری و دستمزد
  • منکر: زشت و ناپسند
  • فرّاش: گسترنده ی فرش
  • بادصبا: بادصبحگاهی
  • دایه: شیردهنده، پرستارِ طفل
  • بنات: جمع بنت؛ دختران
  • نبات: گیاه
  • مهد: گهواره
  • خلعت: لباس فاخر و هدیه ی گرفته شده
  • ورق: برگ
  • فایق: برگزیده
  • موسم: وقت
  • ربیع: بهار
  • عصاره: شیره
  • تاک: درخت انگور
  • شهد: شیرینی و عسل
  • قدوم: آمدن، گام ها و جمعِ قدم
  • باسق: بلند
  • دستور):
  • «را»: در سطر اول به معنی حرف اضافه ی «به» است
  • شهد فایق و نخل باسق: هر دو موصوف و صفت هستند.
  • آرایه) باران رحمت و خوان نعمت: هر دو اضافه ی تشبیهی
  • رسیده و کشیده: سجع متوازی
  • پرده ی ناموس: اضافه تشبیهی
  • ندرد و نبرد: سجع متوازی
  • فرّاش باد صبا: اضافه ی تشبیهی
  • فرش زمرّدین: استعاره از سبزه و چمن
  • دایه ی ابر: اضافه ی تشبیهی
  • بنات نبات: اضافه ی تشبیهی و دارای جناس
  • مهد زمین: اضافه ی تشبیهی
  • خلعت نوروزی: استعاره از برگ و گل
  • قبای ورق: اضافه ی تشبیهی
  • اطفال شاخ: اضافه ی تشبیهی
  • کلاه شکوفه: اضافه ی تشبیهی
  • فایق و باسق: سجع متوازی
  • وظیفه بریدن: کنایه ازقطع مقرّری
  • فاحش: آرایه ی ایهام(زشت و آشکار)

معنیِ قسمت دوم):

– رحمت بی کرانِ الهی مانند باران به همه رسیده و سفره ی نعمتِ بی مضایقه اش در همه جا گسترده است.

– آبروی بندگان را با وجود گناهانِ آشکار و زشتشان، نمی ریزد و رزق و روزی آنان را به خاطرِ خطاکار بودنشان قطع نمی کند.

– خداوند به بادِ صبا دستور داده تا سبزه ها و گل ها را مانند فرشی بگستراند و به ابر بهاری فرموده تا مانند دایه ای که به فرزند شیر می دهد گیاهان را مانند دخترانی در گهواره ی زمین پرورش دهد (و با باران، آنها را سبز کند).

– خداوند لباس سبزی را از گل و برگ به درختان پوشانده و شکوفه را چون کلاهی به خاطر آمدن فصل بهار بر سرِ شاخه های کوچک قرار داده است.

– شیره ی درختِ انگور به قدرت الهی به بهترین شربت(عسلِ خالص) تبدیل شده و در اثرِکرامت و پرورشِ او دانه ی خرما به نخلی بلند و استوار تبدیل شده است.

**********************************************************************

ابر و باد و مه وخورشید و فلک در کارند تا تو نانی به کف آری و به غفلت نخوری

همه از بهر تو سرگشته و فرمانبردار شرط انصاف نباشد که تو فرمان نبری

آرایه) مصراع اول دارای مراعات نظیر است و تشخیص

سرگشته: کنایه از مطیع و حیران

معنی): بیت اوّل: تمام پدیده های هستی در خدمت تو هستند تا بتوانی رزق و روزی خود را به دست آوری و نباید از خدا غافل شوی.

معنی): بیت دوم: تمام آفرینش،مطیع و فرمان بردار تو هستند، پس از انصاف به دور است که تو فرمانبردارِ خداوند نباشی.

**********************************************************************

* در خبر است از سرور کاینات و مفخر موجودات و رحمت عالمیان و صفوت آدمیان و تتمّه ی دور زمان محمّد مصطفی صلی الله علیه و آله و سلم

شَفیعٌ مُطاعٌ نَبِیًّ کَریمً قَسیمٌ جَسیمٌ نَسیمٌ وَسیمٌ

بَلَغَ الْعُلَی بِکَمالِهِ، کَشَفَ الدُّجا بِجَمالِهِ حَسُنَتْ جَمیعُ خِصالِهِ، صَلْوُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ

چه غم دیوار امّت را که دارد چون تو پشتیبان؟ چه باک از موج بحر آن را که باشد نوح کشتیبان؟

واژگان

  • خبر: حدیث و روایت
  • کاینات: جمع کاینه؛ موجودات
  • مفخر: مایه ی افتخار
  • صفوت: برگزیده

تتمّه: باقی مانده و متمّم و پایان دهنده...* تتمّه ی دور زمان:مایه ی کمال و تمامی زمانِ رسالت.

آرایه) در سطر اول بسیاری از کلمات دو به دو سجع هستند

بیت اول عربی: تنسیق صفات دارند

قسیم، جسیم، نسیم و وسیم جناس دارند

بیتِ فارسی دارای تلمیح است (داستان حضرت نوح و کشتی وی)

معنی قسمت سوم):

در حدیث آمده است از پیامبرِ اسلام که سرور موجودات است و مایه ی افتخار آفرینش است، سبب رحمت و بخشش جهانیان است، برگزیده ی انسانهاست و آخرین پیامبرو مایه ی اِتمام و اِکمال دین و رسالت است که درود و سلام خدا بر او و خاندانش باد

***(معنی سه بیت)

– او شفاعت کننده، فرمانروا، پیام آور، بخشنده، صاحب جمال، خوش اندام، خوش بو و دارای نشان پیامبری است.

– به واسطه ی کمال خود به مرتبه ی بلند رسید و با جمال نورانی خود تاریکی ها را بر طرف کرد همه ی خوی ها و صفاتِ او زیباست؛ بر او و خاندانش درود بفرستید.

– گروهی که تو پشتیبانِ آنها باشی غمی ندارند و کسی که حامی و نجات دهنده اش تو باشی از حوادث ترسی ندارد.

*********************************************************************

* هرگه یکی از بندگانِ گناهکارِ پریشان روزگار، دستِ انابت به امید اجابت به در گاه حق جلّ و علا بردارد، ایزد تعالی در او نظر نکند. بازش بخواند، باز اعراض کند. بار دیگرش به تضرّع و زاری بخواند. حق سبحانه و تعالی فرماید: یا مَلائِکَتی قَدِ اسْتَحْیَیْتُ مِنْ عَبْدی وَ لَیْسَ لَهُ غَیْری فَقَدْ غَفَرْتُ لَهُ. دعوتش اجابت کردم و امیدش بر آوردم که از بسیاری دعا و زاری بنده ام همی شرم دارم.

کرم بین و لطف خداوندگار گنه بنده کرد است او شرمسار

واژگان

  • اِنابت: توبه و بازگشت به سوی خ
  • اِعراض: روی برگرداندن
  • اجابت: پذیرفتن
  • تضرّع: زاری و التماس
  • جلّ و علا: بزرگ و بلند قدر است
  • سُبحانَه و تعالی: پاک و بلند مرتبه است.

دستور

جلّ و علا: جمله معترضه

همی شرم دارم: فعل مضارع اخباری قدیم

آرایه ها: عبارت عربی: آرایه ی تضمین به سخن خدا

دست انابت: اضافه ی اقترانی

معنی قسمت چهارم

هر وقت که یکی از بندگانِ گرفتار شده در دامانِ گناه و بد اقبال برای توبه و به امیدّ قبولیِ آن دست به درگاهِ الهی که بزرگ و بلند مرتبه است دراز کند، خداوند متعال به او نمی نگرد اگر دوباره خدا را بخواند و به درگاه او عذر آورد، باز از او روی بگرداند اگر بار دیگر با زاری و التماس خدا را بخواند …..

– خداوند پاک و بلند مرتبه می فرماید: ای فرشتگانم، من از بنده ی خود شرم دارم و او جز من کسی را ندارد پس او را آمرزیدم. خواسته ی او را برآوردم و آرزویش را مهیّا کردم زیرا که از فراوانی دعا و زاری او خجالت می بَرَم و شرم دارم

معنی بیت:

بزرگواری و لطف خدا را ببین که بندگان، گناه می کنند و او شرمنده می شود.

********************************************************************

* عاکفان کعبه ی جلالش به تقصیر عبادت معترف که: ما عَبَدناکَ حقَ عِبادتَِکَ و واصفان حِلّیه ی جمالش به تحیّر منسوب که: ما عَرَفناک حق َ مَعرِفَتِکَ.

گر کسی وصف او زمن پرسد بی دل از نشان چه گوید باز؟

عاشقان کُشتگان معشوق اند بر نیاید زکُشتگان آواز

یکی از صاحب دلان سر به جَیب مراقَبت فرو برده بود و در بحرِ مکاشَفت مستغرق شده: آن گه که از این معاملت باز آمد، یکی از یاران به طریقِ انبساط گفت: از این بوستان که بودی، ما را چه تحفه کرامت کردی؟

واژه نامه و توضیحات

  • عاکفان:کسانی که در گوشه ای به عبادت می پردازند
  • جیب: گریبان،یقه
  • معترف: اقرار کننده
  • مراقبت: تفکّر عارفانه
  • واصفان: توصیف کنندگان
  • حلّیه: زیور
  • مکاشفت:کشفکردن و اشکار ساختن....***در اصطلاح عرفانی: دریافت حقایق
  • مستغرق: غرق شده
  • تحیّر: سرگردانی
  • معاملت: کار، اعمال عبادی
  • صاحب دل: خداشناس
  • کرامت: بخشش
  • انبساط:حالتی که در آن تعارف و رو در بایستی نباشد،خودمانی شدن

دستور:

(را) در جمله ی آخر:حرف اضافه به معنیِ(برای)

آرایه)

حلّیه جمال: اضافه تشبیهی

جیب مراقبت: اضافه ی اقترانی

بحر مکاشفت: اضافه ی تشبیهی

بوستان: استعاره از عالم غیب و مکاشفه

عباراتِ عربی: تضمین به احادیث نبوی

بیتِ دوم: حسنِ تعلیل آرایه ی تکرار در(کشتگان) و اشتقاق در(عاشقان و معشوق)

معنی قسمت پنجم):

گوشه نشینانِ بارگاه پر شکوهش به کوتاهی خود در عبادت اِقرار می کنند و می گویند: آن چنان که شایسته ی توست تو را نپرستیدیم.

– توصیف کنندگانِ زیور جمالِ الهی، دچارِ حیرانی شده اند و می گویند: تورا چنان که شایسته ی توست، نشناختیم.

معنی بیت اول: اگر کسی وصفِ خداوند را از من بپرسد، منِ عاشق و دل از دست داده چگونه از خدای بی نشان،سخنی بگویم.

معنی بیت دوم: عاشقان حقیقی، کُشتگان و فداییِ معشوق (خدا) هستند و فردِ کشته شده نمی تواند سخنی بگوید.

– یکی از خدا شناسان به حالت تأمّل و تفکّرِ عارفانه فرو رفته بود و در دریای کشفِ حقایق غرق گشته بود. وقتی که از این حالت(مراقبت و مکاشفت) بیرون آمد، یکی از دوستا(به حالتِ خودمانی و بدونِ تعارف) به او گفت: از این عالمِ غیب که در آن سِیر می کردی چه هدیه ای برای ما آوردی؟

**********************************************************************

* گفت: به خاطر داشتم که چون به درخت گل رسم دامنی پر کنم هدیه اصحاب را. چون برسیدم، بوی گلم چنان مست کرد که دامنم از دست برفت.

ای مرغ سحر عشق ز پروانه بیاموز کان سوخته را جان شد و آواز نیامد

این مدّعیان در طلبش بی خبرانند کان را که خبر شد، خبری باز نیامد

  • اصحاب:یاران
  • مدّعیان:ادّعاکنندگان
  • را:حرف اضافه به معنیِ:برای (هدیه کنم اصحاب را)

"م" در(بوی گلم)نقش مفعولی و در (دامنم) مضاف الیه و جهش ضمیر ندارند. البته اگر "م" به آخرِ

دست، افزوده شود، جهش ضمیر دارد.

آرایه):دامن از دست دادن:کنایه از محو و مبهوتِ چیزی یا کسی شدن و خود را فراموش کردن.

سوخته: استعاره از عاشقِ واقعی........

بین پروانه و سوخته و عشق:مراعات نظیر

(معنی قسمت آخر)

گفت:در نظرم بود که وقتی به بوته ی گل (جمالِ الهی) رسیدم،دامنم را پر از گل کنم و برای

یاران،هدیه بیاورم.وقتی رسیدم،بوی گل چنان مستم کرد(جمالِ الهی مرا آن چنان از خود بیخود کرد)

که محوِ آن شدم و خود را فراموش کردم.

معنیِ بیت اوّل: ای مرغ سحرگاهی و ای انسانِ عاشق،عشق ورزی را از پروانه بیاموز که جانِ خود را

فدای معشوق (شمع) کرد و صدایی از او شنیده نشد.(اعتراضی نکرد).

معنی بیت دوم:کسانی که به ظاهر، ادّعای شناختِ الهی را دارند،غافلانی بیش نیستند. زیرا

عاشقانِ حقیقی که خدا را شناخته اند،این راز را فاش نمی کنند.(خبری از ایشان باز نگردد.)

*********************************************************************

احمدرضا مرادی ***** دبیرستان شهدا بروجن ***** شهریور 1399

تبلیغات متنی
فروشگاه ساز رایگان فایل - سیستم همکاری در فروش فایل
بدون هیچ گونه سرمایه ای از اینترنت کسب درآمد کنید.
بهترین فرصت برای مدیران وبلاگ و وب سایتها برای کسب درآمد از اینترنت
WwW.PnuBlog.Com
ارسال دیدگاه