امروز چهارشنبه 05 اردیبهشت 1403 http://fathi.cloob24.com
1

نهاد و گزاره:

نهاد قسمتی از جمله است که درباره ی آن خبری می دهیم. یا (صاحب خبر)

گزاره خبری است که درباره ی نهاد داده می شود.یا (خبر)

مثال: علی کتاب می خواند. در این جمله «علی» نهاد و «کتاب می خواند» گزاره است.

دانش آموزان کلاس اول راهنمایی آمدند.

در این جمله «دانش آموزان کلاس اول راهنمایی» نهاد و «آمدند» گزاره است.

در برخی از جمله ها نهاد یک کلمه است و گزاره بیش از یک کلمه، و در بعضی از جمله ها نهاد بیش از یک کلمه است و گزاره یک کلمه است.

نهاد می تواند یک ضمیر باشد:

مانند:او شیفته ی طبیعت بود.

گاهی نهاد از جمله حذف می شود.

مانند:فارسی را پاس می داریم. نهاد (ما)

مطابقت نهاد با فعل:نهاد جمله از نظر جمع و مفرد بودن با فعل مطابقت کند.

مانند:بچه ها با صدای بلند خندیدند.

بچه ها: جمع خندیدند: فعل جمع

نکته: اگر نهاد ما غیر جاندار باشد و جمع باشد فعل آن می تواند هم به صورت جمع و هم مفرد آورده شود.

مانند: چشمه های آب گرم از زمین می جوشد / می جوشند.

نهاد اگر کننده ی کار باشد (فاعل)خوانده می شود.

مانند: پدرم روزنامه می خواند.

اگر نهاد کننده ی کار نباشد به آن مسند الیه یا نهاد غیر فاعلی می گویند.

مانند:هوا سرد است.

در اینجا (هوا)نهاد غیر فاعلی یا مسند الیه است.

راههای تشخیص مسند

به کمک نهاد یا مسندالیه بوسیله ی کلمات«چه، چگونه، چطور، چجور» از فعل ربطی سوال می پرسیم. آنچه در جواب می آید «مسند» می باشد

مسند یک اسم یا صفت می باشد و غالبا قبل از فعل ربطی می آید.

*آسان ترین راه برای پیدا کردن نقش کلمات در شعر، تبدیل آنها به نثر ساده و روان می باشد.

در تشخیص نهاد از جمله سوال «چه کسی؟ چه چیزی؟» را می پرسیم و جواب «نهاد» خواهد بود:

آسمان مثل یک تبسّم شد. (چه چیزی؟: آسمان(نهاد)

دامن پاکت ای فرشته مهر باغ آیینه گون توحید است

بازگردانی جمله: (ای فرشته مهر: (جمله ی بی فعل)دامن پاکت باغ آیینه گون توحید است(چه چیزی؟: دامن پاکت (نهاد)

2- بعد از جداسازی نهاد، بقیّه جمله گزاره است. در جملات فوق:

مثل یک تبسّم شد (گزاره)

باغ آیینه گون توحید است (گزاره)

- فعل مهم ترین جزء گزاره است و بعد از بازگردانی باید در پایان جمله بیاید:

زندگی بر تو می زند لبخند: زندگی بر تو لبخند می زند.

نهاد (زندگی) گزاره (بر تو لبخند می زند)

4- همان طوری که نهاد ممکن است یک کلمه یا بیشتر باشد، گزاره هم گاهی یک فعل است و گاهی اجزای بیشتری دارد:

من اینجا چون نگهبانم تو چون گنج تو را آسودگی باید مرا رنج

جمله اول: من (نهاد) اینجا چون نگهبانم (گزاره)

جمله دوم: تو (نهاد) چون گنجی (گزاره)

جمله سوم: آسودگی(نهاد) برای تو لازم است (گزاره)

جمله چهارم: رنج(نهاد) برای من لازم است. (گزاره)

5- گاهی نهاد در جمله وجود ندارد. در این موقع با نگاه به فعل یا از طریق قرینه های جمله قبلی به وجود نهاد پی می بریم. هنگام نبود نهاد به جایش «-» می گذاریم:

با نگاه های کنجکاوانه و تشنه، به درس بزرگ طبیعت می نگریستم. (چه کسی؟)

اگر به فعل نگاه کنید، -َم در آخر فعل «شناسه» نام دارد و نهاد را به ما می شناساند؛ یعنی (من)

تبلیغات متنی
فروشگاه ساز رایگان فایل - سیستم همکاری در فروش فایل
بدون هیچ گونه سرمایه ای از اینترنت کسب درآمد کنید.
بهترین فرصت برای مدیران وبلاگ و وب سایتها برای کسب درآمد از اینترنت
WwW.PnuBlog.Com
ارسال دیدگاه